سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الان؟!... (یکشنبه 86/7/8 ساعت 3:14 صبح)

با اجازه ی تو!
نمی دونم فیلم هوش مصنوعی رو دیدین یا نه؟... همون که توش یه پسربچه ی رباته و برای رسیدن به زنی که زمانی به فرزندی قبولش کرده بود و شده بود مادرش، همه کار می کنه... و نهایتا می فهمه باید آدم شه تا دوباره مادرش رو ببینه!... و میره زیر دریا سراغ پری مهربون... یعنی مجسمه ی پری مهربون! و پیشش التماس می کنه... روزها... ماهها... سال ها... قرن ها... بدون این که چشم ازش برداره... یه لحظه هم ناامید نمی شه...
چند وقت پیش داشتم دوباره میدیدمش، فیلم درباره ی بلاییه که رباتا سر آدما میارن، اما من از وقتی پسرک در به در شد برا پیدا کردن پری مهربون، فقط یه چیز تو ذهنم رژه میرفت... اینکه چقدر خوبه خدامون هرچند تکیه زده برعرش کبریایی... اینقدر نزدیکه و دست یافتنی... اینکه چقدر خوبه برای درددل باهاش، برای مناجات، برای دعاکردن... نباید آواره شیم و در به در دنبالش بگردیم تا صدامون به گوشش برسه... و اون لحظه حس می کردم بزرگترین نعمتی که خدا بهم داده همینه!
و وقتی پسرک اون طور امیدوارانه به مجسمه ی پری التماس می کرد، می شد امید رو تو وجودش لمس کرد... و من باز فکر کردم نا امید نشدن از خدا... لا تیأس من روح الله... عجب نعمتیه... بماند که غبطه خوردم به پسرک برای این امیدش!

امشب توی قرآن یه آیه خوندم که حالمو بد گرفت، ناجور! این خدای ارحم الراحمین ما... این اله العاصین... این که تا صداش کنی جوابتو میده... یه جا یهو لحنش عوض می شه!
یه جا که نه یعنی دو جا... یه جاشو امشب خوندم:
... حتی اذا ادرکه الغرق... قال آمنت أنه لا اله الا الذی آمنت به بنوإسراییل... و أنا من المسلمین! و جواب: الان؟!... و قد عصیت قبل...

آخدا! نذار کارمون به اون جاها بکشه!... بذار مثه پسرک همیشه به لطفت امیدوار باشم... می دونم خیلی این دست اون دست می کنم برا توبه و برگشتن تو آغوش رحمتت،‏اما نذار دم مرگم به غلط کردن بیفتم که خطاب بهم بیاد: الان؟!... و قد عصیت قبل...

حرف آخر:
1. آیه هایی که نوشتم، نود و نود و یک سوره ی یونسه... ترجمش نمی کنم که این جوری حسش بیشتره! خواستین برین ببینین!
2. جای دوم که لحن این مهربون عوض می شه و آدم می ترسه... باشه طلبتون، حس و حالی بود، بعدا می گم!
3. شبای قدر ما رو یادتون نره... که خیلی محتاج دعاتونیم!

نمی شه!... وجدانم نمی ذاره! خب برای رفع وجدان درد: از ایشون تشکر می کنیم! بابت زحمتی که کشیدن...





لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 17 بازدید
    بازدید دیروز: 9
    کل بازدیدها: 12855 بازدید
  • درباره من

  • مهجور شاکی
    بی‏ خبر
    من این جا هیچ کاره ام!... نمی دونم چرا قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند!!!
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •